خون شد دلم زدست زمانه ، رفيق كو؟
دارم هزار دوست ، رفيق شفيق كو؟
مارا به جرم عشق تو تكفير مي كنند
ياوه زياد و نكته وحرفي دقيق كو؟
ديگر نشان زمهر به قلبي نمانده است
داري اگر نشان تو زِقلبي رقيق ، كو؟
گفتي كنم به بحر حادثه هر دَم حِمايتت
گشتم به بحر حادثه اينك غريق ، كو؟
اي قوم روشني زجمالش چو يافتيد
در سوگ او سرشك برنگ عقيق ،كو؟
«سينا»دلش پُر است ، از اين ناله ميكند
اي دل صفاي صُحبت اهل طريق ، کو؟
دارم هزار دوست ، رفيق شفيق كو؟
مارا به جرم عشق تو تكفير مي كنند
ياوه زياد و نكته وحرفي دقيق كو؟
ديگر نشان زمهر به قلبي نمانده است
داري اگر نشان تو زِقلبي رقيق ، كو؟
گفتي كنم به بحر حادثه هر دَم حِمايتت
گشتم به بحر حادثه اينك غريق ، كو؟
اي قوم روشني زجمالش چو يافتيد
در سوگ او سرشك برنگ عقيق ،كو؟
«سينا»دلش پُر است ، از اين ناله ميكند
اي دل صفاي صُحبت اهل طريق ، کو؟
رحیم سینایی شنبه 26/7/1382
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر