چهارشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۸

قاصـد

آه مردي زدُور مي آيـد
كوله باري شُـعور مي آيـد
سينه اش پُر زعشق محرومان
دردمنـد و صبـور مي آيــد
تك سـواري زشـهر آگاهـي
اُسـتوارو غيـور مي آيـد
برلبش نكتـه هاي نـورانـي
ديدم از فصل نـور مي آيـد
سـر به جيب تفكّرش ديـدم
نكتـه دان فكـور مي آيــد
مست از بـاده هاي عرفانـي
با شـراب طهـور مي آيـــد
پيـرهن سبزو رُخ شقايق گُون
خوش بهاري زدُور مي آيـد
مژده اينك دهيد بر «سينــا»
فصل سـبز سُـرور مي آيـد
رحیم سینایی زمستان1374

هیچ نظری موجود نیست: