چقدر آرام !
چقدرآرام !!
چه وحشتناک آرام است آب امروز !!!
نه زیبنده ست آرامش برای آب
خروشی نیست
جوشی نیست
در این پهن دشت آبی آرام
خداوندا نه این دریاست ؟
در یغا همچو مرداب است .
که این سان بیرمق
افسرده در خواب است .
رحیم سینایی 1/8/1367
چقدر آرام !
چقدرآرام !!
چه وحشتناک آرام است آب امروز !!!
نه زیبنده ست آرامش برای آب
خروشی نیست
جوشی نیست
در این پهن دشت آبی آرام
خداوندا نه این دریاست ؟
در یغا همچو مرداب است .
که این سان بیرمق
افسرده در خواب است .
رحیم سینایی 1/8/1367
ازچه در قلبم نشانی مهر خود
بعد ازآن از دوریت میسوزیم
تو مگر رزّاق قلبم نیستی
داغ هجرانت نمایی روزیم
*
یاد زیبایت درون خاطر است
میزند عشقت به سینه چنگها
میرسی از ره سوار آرزو
لحظه ام پُر میکنی از رنگها
*
کاش من را همسفر با خود کنی
ای فروغ روشن شب های من
تک سوار پُر غرور کوی عشق
دلنشین سرو سهی بالای من
*
کاش میروئیدی ای زیبا گلم
تو زخاک آرزوهای دراز
تا مریدت گردم ای الله عشق
پیش پایت خاک گردم در نماز
*
از شراب عشق او بیخود شدم
ساقیا از من پیاله باز گیر
خواست «سینا » گر ببیند یار را
گو پرّ پرواز چون شهباز گیر
رحیم سینایی 3/8/1387