پنجشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۸

صبح ها

من به آواز چکاوک
رُخ خود می شویم
وسپس
می فشارم لب را
بر لب شبنم پاک
که نشسته ست به روی گل سرخ
تا طراوت را
زیبایی را
من از این جام قشنگ
نوش جانم سازم
پس از آن
ازکتاب حافظ
غزلی میخوانم
تا به نور عرفان
تیره‌گی را زدلم بزدایم
تا بیاموزم
مهر ورزی را
عاشقانه زی را
غزل دلکشی از شیخ اجل
زیر لب می خوانم
ودر این اثنی
نغمه‌ی تار جلیل شهناز
وصدای ملکوتی بنان
کرده پُر حجم فضای خانه
روشنک
می کند دکلمه شعری زیبا
وه چه آغاز قشنگی دارد
روزهای عمرم

رحیم سینایی 17/7/1387

هیچ نظری موجود نیست: