اگه رفتی تو دِلم خسته میشه
در شادی روچشام بسته میشه
بلبلی دیگه به باغم نمیاد
دیگه گنجشکی سُراغم نمیاد
آتیش تب میگیره سینهی تنگ
دیگه فرهادمیمونه ، تیشه وسنگ
دُر نابی تو به دریای دلم
لذّت آبی به صحرای دلم
تو قشنگی مثل زُهره تو سپهر
مثل یک واژهی زیبا توی شعر
تو گل سوری ولطف چمنی
کی تو پیدا میکنی مثل منی؟
گل نازی و برام ناز میکنی
تو بایک خنده دلم باز میکنی
تو برای تشنه خود آب میمونی
راز زیبایی مهتاب میمونی
کاشکی پروانهی شمعت میشدم
با « سینا» کشتهی جمعت میشدم
رحیم سینایی مهرماه 1387
در شادی روچشام بسته میشه
بلبلی دیگه به باغم نمیاد
دیگه گنجشکی سُراغم نمیاد
آتیش تب میگیره سینهی تنگ
دیگه فرهادمیمونه ، تیشه وسنگ
دُر نابی تو به دریای دلم
لذّت آبی به صحرای دلم
تو قشنگی مثل زُهره تو سپهر
مثل یک واژهی زیبا توی شعر
تو گل سوری ولطف چمنی
کی تو پیدا میکنی مثل منی؟
گل نازی و برام ناز میکنی
تو بایک خنده دلم باز میکنی
تو برای تشنه خود آب میمونی
راز زیبایی مهتاب میمونی
کاشکی پروانهی شمعت میشدم
با « سینا» کشتهی جمعت میشدم
رحیم سینایی مهرماه 1387
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر