سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۸۹

اشک شب

کودکانه هوس دشت دویدن دارم

بر سر بوته‌ی گل شوق پریدن دارم

دوست دارم بدوم بر سر یک تپه‌ی سبز

وبه فرش چمنی میل لمیدن دارم

شاخه‌ی‌ خشک کنم سبز به انفاس بهار

چون صبا معرفت سبز وزیدن دارم

سر به سینه بزنم تا که بگویم هستم

دل پُر مهرم وآهنگ طپیدن (تپیدن) دارم

بحر آزادی من دامن خود را بگشا

رود پویاییم امید رسیدن دارم

گرچه صیاد پروبال مرا بسته ولی

چشم بر آمدن صبح رهیدن دارم

اشک شب هستم وبر روی گلت می‌ریزم ‌

هدف بوسه ز اندام تو چیدن دارم

ماه من کی تو کنی جلوه به شام «سینا»

هوس چهره‌ی زیبای تو دیدن دارم

رحیم سینایی 22/1/1389

هیچ نظری موجود نیست: