شنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۸۹

ازشکوفه زیباتر

ازشـکوفه زیبـاتر ***در زدم دری وا کن

درقفس دلم پژمرد ***روی خود هویدا کن

*

بلبـل حزینـم مـن ****می‌زنم خزان دادی

ای بهار شادی بخش ***رخ نما بده شادی

*

روزهـای من زرد و ***چون غروب حزن انگیز

باربُد سُـرودی کن ***دل گرفـته از پـرویز

*

درغیاب شـیرینش ***ازشکر* نشانی نیست

خسرو می و معشوق ***با کس همزبانی نیست

*

حیرتم چه پیش آمد ***شوکت قرونم رفت

جهل یا تعصّب بـود ***طالع شُــگونم رفت

*

مانده‌ام در این وادی ***سینه‌ام پُر از دردی

آنچه می‌کند پیـرم ***بی صفایی وسـردی

*

مـی‌زند خِــرَد فـریاد ***لب خموش کن« سینا»

حضرت شراب آنجاست***رو بنوشـش از مینــا

*

عقل را بکن تعطیـل ***تا دمـی بیاســایی

صحن باغ خشـکیده ***نیست جای شیدایی

رحیم سینایی 16/4/1389

*شکر رقیب شیرین و معشوق دیگر خسروپرویز

هیچ نظری موجود نیست: