جمعه، مهر ۰۲، ۱۳۸۹

نماز عشق

ما در نماز عشق به سوی تو بوده‌ایم

از کعبه دل بُریده به کوی تو بوده‌ایم

قصد دلم هزار پریوش نموده‌اند

غافل که ما اسیر به موی تو بوده‌ایم

پروانه گونه گرکه در آتش بسوختیم

نَبوَد گلایه عاشق خوی تو بوده‌ایم

شمشاد باغ جلوه‌گری کم نما که ما

سرمستِ آن طراوت و بوی تو بوده‌ایم

با سُوریان باغ بگفت عندلیب عشق

آزاده سروِ بر لبِ جوی تو بوده‌ایم

درخون نشست سینه‌ی لاله ازاین خبر

وقتی شنید درتب روی تو بوده‌ایم

«سینا» بریخت باده وگفتا که نوش کن

او بی‌خبر که مستِ سبوی تو بوده‌ایم

رحیم سینایی دوشنبه 29/6/1389

۱ نظر:

مینامحمودی گفت...

سلامآقای سینایی اینجا با این اشعار زیبا بسیار دلنشین است