دوشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۹

هم مسلک

ای غنچه لبان فصل بهار است بیایید

نرگس نگهش پُر زِخُمار است بیایید

هرگل که بدیدیم بُوَد مونس خاری

زیبا گل ما فاقد خار است بیایید

در باغ بود نغمه‌گری شیوه‌ی بلبل

بُستان چو پذیرای هزار است بیایید

چون عاشق موسیقی وآواز اصیلید

آواز بنان و نی وتار است بیایید

خسروبه صفاهان شده ازغمزه‌ی شِکّر

شیرینش از این کرده شکاراست بیایید

ما مست نگردیم زِ هَر باده وجامی

این باده زِ جام لب یار است بیایید

گویند پریشانی «سینا» زچه باشد

هم مسلک گیسوی نگار است بیایید

رحیم سینایی 5/7/1389

هیچ نظری موجود نیست: