چرا چنین شـدو ما در ضلال گُم شدهایم ...... جدا زِ منطق ودر قیل وقال گُم شــدهایم
اســـیر دام تعصب شدیم قرنــی چند ...... بدین سـبب زِ ره اعتدال گُم شـــدهایم
چنان به باور و احساس خویش دلبستیم ...... که در کشاکش امری محال گُم شــدهایم
هـزار فرصت تغییـر دادهایم از دســـت ...... به کوی حسرت صدها مجال گُم شدهایم
کسی که تیره شب ما شــهاب باران کرد ...... به جهل کشتن ودر انفعال گُم شــدهایم
هزارهای بگذشته است وباز میپرســـیم ...... جواب نامده در یک سؤال گُم شــدهایم
کجاست جرئت «سینا» که راز بگشـــاید ...... فریب خورده و در یک خیال گُم شدهایم
رحیم سینایی 5/5/1389
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر