دختر جنگل و دریای قشنگ
باتو باید سخنی گفت نه ازجنس حروف
واژه هایم باید
پاک چون شبنم صبح
گرم چون پرتو مهر
درلطافت چو نسیم
درطراوت چون آب
درسخاوت چون ابر
واژه هایم باید
مثل باران باشند
تابشویند غبار از رُخ چون شاخ گُلت
وتو احساس مرا درك كني
و بداني كه ز سوداي تو شاعر شدهام
دختر جنگل و دریای قشنگ
همهي آنچه ترا لایق هست
من کنون درسبد سبز درود
میکنم تقدیمت
رحيم سينايي 1388/6/5
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر