سه‌شنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۹۲

هواي عشق

هواي عشق درنگاه دلنشین توجوانه کرده است.
تو از کدام خاک عطرگین عشق سر زدی ؟
که آتشی به جان عاشقان زنی.
به گوی گرم چون بلور تو
به بازوان مرمرین وصاف ودلکشت
درون عالم خیال بوسه می‌زنم .
چه دلبرانه دلبری نموده‌ای
چنین رموز دلبری زمکتب کدام عاشقی گرفته‌ای؟
كه هفت كوي عشق را به يك كرشمه رفته‏اي.
تن تو را به بوسه خیال غرق می‌کنم
چو شبنمان صبح
که می‌دود به روی برگهای گل
مرا به خود بخوان
که آرزوی من شدی
رحيم سينايي1388/4/28

هیچ نظری موجود نیست: