سه‌شنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۹۳

نگاه چشم‌های تو

نگاه چشم‌های تو
چقدر آشناست با دل زُلال هر کسی
چرا که تو
نگاه از دل زُلال خود گرفته‌ای
کمان اَبرویت
حریص زخم‌های عاشقیست
لبت شراب هدیه می‌دهد
به جام بوسه‌های گرم
تو ساقی شب کدام عاشقی؟
خوش آن  لبی
که باده از لب تو نوش می‌کند  
چه ساده دلبری نموده‌ای
کلید قفل قلبها به دست توست
دری به روی آن نگاهِ تو
نمانده بسته دختر بهار
سَری به باغ مانده در خزان ما بزن
که سبز می‌کند  مرا
 نگاه چشم‌های تو
رحیم سینایی 1390/6/12

هیچ نظری موجود نیست: