سه‌شنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۹

بلبل حزین

با تو احساس دیگری دارم
تشنه کامی که آب نوشیده
یا درختی که با نسیم صبا

سبز رخت شباب پوشیده

*

تو چنان شور زندگی هستی

به من امید ناب می بخشی

همچنان مُشک تازه خوشبویی

به رگ گل گلاب می بخشی

*

کی توانم کنم فراموشت

دررگ وروح جان من هستی

تو چنان نقش خوب شیرینی

که به دیوار یاد بنشستی

*

دل کند آرزو خیال ترا

ای که دور از نگاه من ماندی

کاش این بلبل حزینت را

گل زیبا به خویش می‌خواندی

رحیم سینایی 12/11/1387

هیچ نظری موجود نیست: