شاد از صورت زیبای توام
گرم از بوسهی لبهای توام
جام می میدهی از چشم سیاه
مست از نرگس شهلای توام
موی برچهره چو میافشانی
من سیه روز زیلدای توام
نفست راحت جان میبخشد
عاشق روح مسیحای توام
درلطافت چو غزل میمانی
شاه بیتی زغزل های توام
چمن سبز در این صحرایی
سرخ رولالهی صحرای توام
نام «سینا» چوچکد از کِلکت
عاشق خطّ چلیپای توام
رحیم سینایی 2/4/1387
۱ نظر:
سلام.....
هیچی نمی تونم بگم ، یعنی انقدر قشنگ بود و کامل که جایی برای حرف زدن نیست
فقط می تونم بگم ممنون
با آرزوی روزهای شادتر و روشن تر
ارادتمند
علیرضا مرزبان
marzbanalireza@gmail.com
ارسال یک نظر