دیدگان بهر تماشاست اگر بگذارند
دیدن روی تو زیباست اگر بگذارند
صحبت ازعشق قشنگ است همه میدانند
حرف عاشق همه نجواست اگر بگذارند
بلبل از شوق بَریار غزل میخواند
شرح این قصه فریباست اگر بگذارند
نی وتاراست وبنان شعر رهی میخواند
بزم استاد خوش آواست اگر بگذارند
ساقیم دست بدست باده رنگین آرد
مستی از بادهی صهباست اگر بگذارند
سرو تو جلوه نمودست به باغ دل ما
وصف آن قامت رعناست اگر بگذارند
با دف مرشد ما پیرو جوان میرقصند
رقص مستانه چه شیواست اگر بگذارند
ترس «سینا»ست که این جمع پریشان گردد
شادی وهلهله برپاست اگر بگذارند
رحیم سینایی 16/7/1389
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر