چهارشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۹۹

سرّ عشق

 چو سرّ عشق بگویند می‌شوم خاموش

برای درک حقیقت شوم سراپا گوش

به اهل عقل وخِرَد راز عشق باید گفت

نه گوش هرکه بود لایق پیام سروش

چوشیخ سرزده آید به خلوت رندان

بگوبه ساقی مجلس سَر پیاله بپوش

نگاه اهل ریا فارغ است از باطن

بیا به دوری از اهل ریا و ریب بکوش

چه لذتی ست خدایا اگر شود حاصل

بگیرم آن گل زیبای ناز در آغوش

از این شراب پیاپی که ساقیم فرمود

یقین کُنم که کُند نیمه شب مرا مدهوش

حریف باده پرستان نمی‌شوی « سینا »

بیا و جرعه دیگر از این پیاله بنوش

رحیم سینایی 30/اردیبهشت/1388

هیچ نظری موجود نیست: