شبی ما را شرابی تازه دادند
نه یک جرعه که بی اندازه دادند
مرا درمکتب عشقش نشاندند
کتاب عشق بی شیرازه* دادند
چو کوکبها به دامانم نشستند
نشان عشق را آوازه دادند
مرا از شهر خود آواره کردند
مکان در شهر بی دروازه دادند
دلم مجنون صحرایش نمودند
به«سینا» هم نشانی تازه دادند
رحیم سینایی 1374
*بخیه مخصوصی که صحاف بر دو طرف وته کتاب زند
۲ نظر:
Alla hu akhbar!!!
Yuts, daw palagpat imo blog.
ارسال یک نظر