در
تو خواندهام
شعر
آرزوی خویش
با
تو رستهام
من
زحالتی پریش
در
کنار من بمان
تا
نگاه مـــــن
را
به زندگی عوض کُنــــی
هان
مباد عزیز دل
ترک
من هوس کنی (2)
شام
تیرهام
با
نگاه تو
روز
روشن است
آفتاب
من تویی
آبی
سپهر من
عرصه
ی حضور توست
کوچه
های قلب من
دلخوش
ازعبور توست (2)
بوستان
عمر من
با
دم صبای تو
جلوهی
بهار می شود
تر
ک من هوس مکن
چونکه
در توخواندهام
شعر
آرزوی خویش
با
تو رستهام
من
زحالتی پریش
رحیم
سینایی 23 /مرداد /1398
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر